تنبلی در آموزه های قرآن
خلیل منصوری
يکي از نابهنجاری هاي اجتماعي که خانواده و جامعه از آن رنج مي برد و بسياري به آن حساسيت فوق العاده اي نشان مي دهند، مساله تنبلي نوجوانان و جوانان است. البته اين مساله اختصاص به يک گروه سني ندارد ولي در چشم مردمان، تنبلي اين گروه سني به جهت فعال بودن طبيعي و جوشش و سرزندگي و شادابي بيش تر نمود پيدا مي کند. تنبلي به معناي تن پروري ، بي کارگي ، کاهلي و اهمال و سستي به کار رفته است.(فرهنگ فارسي ج 1 ص 1147) در قرآن واژگاني چون کسالي ، بطا و قاعد در اين معنا و مفهوم به کار رفته است.
قرآن نسبت به تنبلي افراد در مواردي چون جهاد و نماز و برخي از اعمال عبادي ديگر توجه داشته است. به نظر قرآن ريشه تنبلي در اموري چون جهاد و اعمال و تکاليف سخت و دشوار را مي بايست در شک و ترديدي ديد که آنان نسبت به خدا و دين دارند. فقدان ايمان کامل موجب مي شود تا شخص نسبت به تکاليف سخت و دشوار واکنش مثبتي ندهد و با برخورد سرد خود آن را به کناري نهد؛ زيرا کساني که به خدا و آخرت ايمان دارند مي کوشند تا به آموزه هاي دستوري خدا و قرآن و پيامبران عمل کنند. شک و ترديد در خدا و يا آخرت موجب مي شود تا تکاهل و تسامح و تنبلي را پيشه خود قرار دهد و با جان و مال به دفاع از دين خدا و آموزه هاي آن اقدام نورزد.(توبه آيه 45 و 46)
قرآن ريشه و خاستگاه ديگري براي تنبلي نسبت به دين و آموزه هاي آن شناسايي و ردگيري مي کند. به نظر قرآن عامل ديگر تنبلي در افراد را مي بايست در ثروت و رفاه زياد ايشان دانست. برخورداري از ثروت و امکانات مادي موجب مي شود که شخص از کارهاي سخت و دشوار بگريزد به ويژه آن که آن کار ارتباط تنگاتنگي با جان و مال او داشته باشد و او را در سختي جانکاهي قرار دهد.(توبه آيه 86)
از ديگر علل و عوامل تنبلي نسبت به آموزه هاي ديني دنيا طلبي و دل خوش داشتن به زندگي دنياست؛ از اين رو شخص حاضر نيست تا کارهاي سختي را در پيش گيرد و از جان و مال خود مايه گذارد.(توبه آيه 38 و 85)
در تحليل قرآن کساني که به دين اسلام، ايمان کاملي ندارند و يا منافق هستند گرفتار تنبلي مي شوند و اين گونه است که در نماز گزاردن ( نساء آيه 142) ، جهاد در راه خدا(آل عمران آيه 167 و 168) و امور ديگري که سخت و دشوار است تکاهل و تنبلي مي کنند.
قرآن به مومنان و منافقان و ديگراني که در حوزه دين تنبلي و تکاهل مي کنند هشدار مي دهد که اين گونه رفتار موجب حسرت و ندامت دير و يا زودي مي شود که راه گريزي از آن نخواهند داشت. زود هنگام آن اين خواهد بود که دشمنان بر ايشان چيره شوند و يا از بهره هاي مادي و معنوي آموزه ها و عمل به آموزه هاي قرآني بي بهره بماند و در آخرت نيز دچار خشم و عذاب الهي گردند.(نساء ايه 72 و 73)
با نگاهي به آيات قرآني مي توان دريافت که ريشه تنبلي عدم درک درست از شرايط و وضعيت و موقعيت فرد است. اين مساله اختصاص به حوزه دين ندارد و هر کسي که در باره مساله و يا موضوع اي دچار تکاهل و تنبلي مي شود و اقدام به کار و عملي نمي کند و در گوشه اي مي خزد، در حقيقت شرايط و وضعيت خود را درک نکرده است. دانش آموزي که فايده درسي را درک نکرده است نسبت به آن واکنش درستي نشان نمي دهد و حاضر نيست تا آن را بياموزد و اين گونه نسبت به آن و يا همه دروس تنبلي مي کند. بنابراين ايجاد انگيزه و تغيير در نگرش دانش آموز مي تواند وي را نسبت به موقعيت خود و موضوع آگاه سازد. اين گونه است که قرآن مساله را به سمت و سوي ايمان مي کشد و به اين نکته اشاره مي کند که ريشه و خاستگاه تنبلي را مي بايست در تحليل نادرست بينشي و نگرشي فرد دانست. از آن جمله نگرشي که نسبت به دين و يا آخرت و خدا دارد و يا در مساله دانش آموزي به دانش خاصي نگرشي منفي نشان مي دهد.
از اين رو قرآن براي ايجاد تلاش در فرد مي کوشد تا نگرش و بينش وي را نسبت به مساله تغيير دهد. کسي که بينش و نگرشي درست به مساله اي بيابد مي کوشد تا به هر وسيله اي شده آن را به دست آورد. اين گونه است که کارهاي سختي چون جهاد و نماز بر وي سهل و آسان مي شود و روزه و حج را به آساني در هر شرايطي سخت و دشوار انجام مي دهد.
بنابراين تغيير نگرش و بينش مي تواند موجب شود تا شخص از تنبلي رهايي يابد و به آدمي سخت کوش و پر تلاش تبديل گردد. والدين و اولياي مربيان نوجوانان نيز مي بايست به مساله تغيير نگرش آنان توجه داشته باشند و با ايجاد علاقه و انگيزه آنان را به سوي تلاش و کوشش سوق دهند. اين گونه است که به جاي سرکوفت و هشدار و تهديد مي توان با تغيير نگرش و با ابزار دروني و مهار باطني شخص را به موضوع علاقه مند کرد تا انگيزه دروني وي را وادار به تلاش نمايد.
قرآن هم چنين مي کوشد تا تا با تغيير در نگرش کلي انسان نسبت به دنيا آن را ابزار و راهي براي تعالي نشان دهد. اين تلاش از آن رو صورت مي گيرد که تغيير نگرش مي بايست در دو حوزه کلي و جزيي انجام گيرد.
مساله ديگري که قرآن به آن توجه مي دهد مساله رفاه طلبي است. دنيا زدگي و رفاه زياد شخص را تنبل مي کند. بسياري از خانواده ها در باره کودکان دچار اشتباهي فاحش مي شوند و آنان را در رفاه زياد پرورش مي دهند که موجبات تنبلي را فراهم مي آورد و نوجوانان را از تلاش باز مي دارد.
اين ها نکاتي بود که قرآن نسبت به علل و عوامل تنبلي و راه برونرفت و درمان آن بيان مي کند. بنابراين به جاي برخوردهاي فيزيکي و کلامي تند بهتر است که از روش تغيير نگرش و تغيير در امکانات( تنبيه قرآنی ) بهره جوييم تا نابهنجاري تنبلي درمان شود.